کاش می شد زندگی هم ساده بود
پاک بود
همچون زمین کشت بی خاشاک بود
کاش می شد زندگی بی کینه بود
همچو عشقی کز فراق یار ماند، در سینه بود
آری ای پروردگار سادگی
زندگی ها پر شده از هر چه نامردیست، از هر چه بغض و کینه و سردیست
دل به زندانی مبدل گشته لبریز از تمام مجرمینی که به جرم کینه دستگیرند
و این دل ساده می میرد
کاش می شد ساده بود
کاش می شد بغض و اشک های مرا جایی نوشت
روی لوح تیره ی بخت روی دست سرنوشت
کاش می شد ساده بود
کاش می شد مرگ هم یک چاره بود
تا که درمان همه این دردها یکباره بود
کاش می شد زندگی هم ساده بود
کاش می شد ساده بود
کاش...
تاریخ : چهارشنبه 91/3/31 | 2:6 عصر | نویسنده : ali | نظرات ()