سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ختم مجرب سوره یس

برآورده شدن حاجت مشروع

1) یکی از بزرگان و عارفان می گوید:

سوره یاسین را بسیار می خواندم و هر حاجتی که داشتم به تلاوت این سوره به این شکل مداومت می نمودم.

در سوره یس هفت «مبین» وجود دارد؛ به هر مبین که رسیدی این دعا را 3مرتبه بخوان:

«بسم الله الرحمن الرحیم، سبحان المنفّس عن کل مدیون، سبحان المفرج عن کل محزون، سبحان الناصر عن کل مظلوم، سبحان المخلص عن کل مسجون، سبحان من جعل خزائنه بین الکاف و النون، سبحان انما امره اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون، سبحان الذی بیده ملکوت کل شی و الیه ترجعون.»11

2) از حضرت سلمان فارسی رحمة الله روایت شده اگر کسی ده روز بعد از نماز صبح قبل از سخن گفتن با کسی، سوره یس را بخواند و این دعا را قبل از تلاوت سوره مزبور ده مرتبه بخواند بعد سوره را بخواند هر حاجتی را که بخواهد انجام شود. انشاءالله زیرا که اسم اعظم خداوندی در این دعا است:

«بسم الله الرحمن الرحیم، یا قدیم یا دائم یا حی و یا قیوم یا فرد و یا وتر یا واحد یا احد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد و صلی الله علی محمد و اله اجمعین برحمتک یا ارحم الراحمین.»12

3) کسی که می خواهد مشکلش حل شود شب جمعه، چهار رکعت نماز بخواند و به این ترتیب که می آید:

در رکعت اول: بعد از سوره «حمد» سوره «یس» را بخواند و سپس به رکوع رود و هنگامی که سر از رکوع بر می دارد صد مرتبه این ذکر را بگوید:

«واذا سلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی ولیومنوا بی لعلهم یرشدون» (بقره، 186).

در رکعت دوم: حمد را دو مرتبه، سوره «یس» را یک مرتبه بخواند و بعد از آن قنوت را بجای آورد و به رکوع رفته و پس از سر برداشتن از رکوع همان ذکر (بقره، آیه 186) را صد مرتبه تکرار کند و به سجده رود و پس از دو سجده تشهد را بخواند اما بدون سلام برخیزد مثل کاری که در نماز ظهر انجام می دهد.

در رکعت سوم: «حمد» را سه مرتبه و «یس» را یک بار و رکوع را بجای آورد و پس از سربرداشتن از رکوع این ذکر را صد مرتبه بگوید: «فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم»(بقره، آیه 137).

در رکعت چهارم: حمد را چهار مرتبه بخواند و «یس»را یکبار بخواند و بعد از رکوع بگو: «یا ربِّ إدْفَعْ عَنّی الضُّرَّ وَ انْتَ اَرْحَمُ الراحِمینْ» .

پس از دو سجده و تشهد و سلام به سجده برود و پیشانی را برزمین بگذارد و صد مرتبه این ذکر را بگوید: «استغفرالله» و بعد از آن گونه راست را بر زمین بگذارد و صد مرتبه بگوید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» و بعد گونه چپ را بر زمین بگذارد و بگوید: «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» (یس، 82) و پس از آن حاجت را بخواهد که انشاءالله برآورده خواهد شد.13

4) برای برآورده شدن جمیع حاجات و سایر مهمات مجرب است به هر نیت که باشد سه نوبت سوره «یس» بخواند و هر نوبت که می خواند احتیاط می کند هرگاه به لفظ مبین می رسد یک انگشت خود را گره می کند بعد از آنکه سوره را تمام کرد سه نوبت این دعا را بخواند:

«سبحان المفرج عن کل مهموم سبحان المنفس عن کل مدیون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف و النون انّما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون فسبحان الذی بیده ملکوت کل شی ء و الیه ترجعون یا مفرج الهم فرج یا مفرج الهم فرج یا مفرج.»






تاریخ : چهارشنبه 92/6/27 | 10:23 صبح | نویسنده : ali | نظرات ()

آدم بزرگ درباره ی ایده ها سخن می گو یند.

 

آدم های متوسط درباره ی چیزها سخن می گویند.

آدم های کوچک پشت سر دیگران سخن می گو یند. 

            .......................................................................

آدم های بزرگ عظمت دیگران را می بینند.

آدم های متوسط به دنبال عظمت خود هستند.

آدم های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند.

            ........................................................................ 

زندگی هنر نقاشی کردن است بدون پاک کردن، پس چنان زندگی کن که چون به عقب باز گشتی نیاز به پاک کردن نباشد. 

            ....................................................................... 

نبرد های زندگی همیشه به نفع قویترین ها پایان نمی پذیرد، بلکه دیر یا زود برد با آن کسی است که بردن را باور کند. 






تاریخ : چهارشنبه 92/6/27 | 10:23 صبح | نویسنده : ali | نظرات ()

دخترم و پسرم :

یادم باشد حرفی نزنم که دلی بلرزد.

خطی ننویسم که آزار دهد کسی را!

یادم باشد که روز و روزگار خوش است وتنها دل ما دل نیست.

یادم باشد جواب کینه را با کمتر از مهر و جواب دورنگی را با کمتر از

صداقت ندهم.

یادم باشد باید در برابر فریادها سکوت کنم و برای سیاهی ها نور بپاشم.

یادم باشد از چشمه درسِ خروش بگیرم و از آسمان درسِ پـاک زیستن.

یادم باشد سنگ خیلی تنهاست،

یادم باشد باید با سنگ هم لطیف رفتار کنم مبادا دل تنگش بشکند.

یادم باشد برای درس گرفتن و درس دادن به دنیا آمده ام،

نه برای تکرار اشتباهات گذشتگان!

یادم باشد زندگی را دوست دارم!

یادم باشد هر گاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان

بی زبانی که به سوی قربانگاه می رود ، زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم.

یادم باشد می توان با گوش سپردن به آواز شبانه ی دوره گردی

که از سازش عشق می بارد به اسرار عشق پی برد و زنده شد.

یادم باشد معجزه قاصدکها را باور داشته باشم

یادم باشد گره تنهایی و دلتنگی هر کس فقط به دست دل خودش باز می شود.

یادم باشد هیچگاه لرزیدن دلم را پنهان نکنم تا تنها نمانم.

یادم باشد هیچگاه از راستی نترسم و نترسانم.

یادم باشد زنده ام.

یادم باشد خواهم مرد روزی






تاریخ : چهارشنبه 92/6/27 | 10:22 صبح | نویسنده : ali | نظرات ()

 

ابوعلی، حسن بن حسن (یا محمدبن حسین) بن هیثم بصری، ریاضی دان برجسته و بزرگترین فیزیکدان و نورشناس مسلمان قرن 4 هجری قمری، (مطابق با قرن دهم میلادی)، که در آثار لاتینی قرون وسطی نام او به صورت "آونتان" (Aventan) و بیشتر به صورت "آلهازن" (Alhazen) آمده است. باوجود شهرت بسیار ابن هیثم، اطلاعات زیادی درباره دورانهای مختلف زندگی، تحصیلات و استادان او در دست نیست. آنچه در این باره وجود دارد، غالبا روایاتی است که حدود 3 قرن پس از او، در چند منبع تاریخی آمده است که میان آنها نیز تناقض وجود دارد. ابن هیثم اهل بصره بود و مورخین براساس شواهدی، ولادت او را در سال 354 ق می دانند. چنانکه خود او در یکی از رسالاتش نوشته، پس از مشاهده اختلاف مردم در راههای وصول به حقیقت، به بررسی آراء و عقاید گوناگون برای یافتن راهی مطمئن به سوی حق پرداخته و چون به نتیجه ای نرسیده، سرانجام معتقد شده که جز از طریق علمی که ماده اش امور حسی و صورتش امور عقلی باشد - یعنی طبیعیات و الهیات و منطق - نمی توان به حق دست پیدا کرد و چنین به نطر می رسد که پس از این مشغول تحصیل علوم طبیعی و فلسفی می شود، اگر چه خود او به مراتب تحصیلی خویش هیچ اشاره ای نکرده است. ابن هیثم در بصره به وزارت مشغول بود و چون به پرداختن علم، بیشتر علاقمند بود، تظاهر به جنون کرد تا او را عزل کردند و سپس به مصر رفت. به روایتی، خلیفه فاطمی، حاکم مصر، پس از اطلاع از طرح ابن هیثم برای تنظیم آب رودخانه نیل، مالی برای او فرستاد و وی را به سفر به مصر تشویق کرد و پس از آمدن او به مصر، وی را بسیار مورد اکرام قرار داد. اما ابن هیثم با دیدن آثار و بناهایی که مصریان براساس طرحهای دقیق مهندسی ساخته بودند، فهمید که اگر اجرای طرح او ممکن بود، این مصریان دانا، تا آن زمان آن را ساخته بودند. بنابراین نزد خلیفه به ناکارآمد بودن طراح خود اعتراف کرد و اگرچه خلیفه با او تندی نکرد، اما به جای اینکه ابن هیثم را در جایی مانند دارالحکمه قاهره به منصبی منصوب کند، او را به شغلی دیوانی (و متوسط) منصوب کرد. و البته ابن هیثم از بیم خلیفه، مشغول به این کار شد. اما برای نجات از این وضعیت، باز هم تظاهر به جنون کرد. خلیفه نیز اموال او را مصادره کرد و او را در خانه اش زندانی نمود. اما پس از مرگ خلیفه، ابن هیثم نیز دست از تظاهر به جنون برداشت و آزاد شد و در نزدیکی الازهر قاهره اقامت نموده و بقیه عمر را به تدریس و تالیف گذراند. البته به نقلی نیز، خلیفه فاطمی از همان ابتدا با دیدن طرح ابن هیثم، آن را کم فایده و پرهزینه دانست و با او به تندی سخن گفت. ابن هیثم نیز از ترس خلیفه، شبانه به سمت شام فرار کرد و به خدمت یکی از امرای آن دیار در آمد و یکسره مشغول کارهای علمی شد و با قناعت و درآمد مختصری زندگی خود را گذراند.

مقام علمی ابن هیثمابن هیثم در روزگاری زندگی می کرد که اوج شکوفایی علم و تمدن اسلامی بوده است. او را باید پیشرو دانشمندان اهل تجربه و آزمایش دانست. وی علاوه بر ریاضیات و نورشناسی، در علومی مانند کلام، مابعدالطبیعه، منطق، اخلاق، ادب، موسیقی و خصوصا در قوانین نظری و امور کلی پزشکی مهارت زیادی داشت (البته هیچگاه به طبابت نپرداخت). خاورشناسان اروپایی، مطالعات بسیاری بر آثار ابن هیثم کرده و از توانایی های او به شگفت آمده اند. تا پایان قرن 19 میلادی، بیشترین تاثیر او را در نورشناسی می دانستند اما با مطالعه دقیق تر عده ای از محققان اروپایی بر آثار او، متوجه شدند که راه حل بسیاری از مسائل دشوار ریاضیات نیز از ابن هیثم بوده است. تحقیقات آنها نشان می دهد که او با تبحر بسیار توانسته مسائل دشوار مثلثات را نیز از راههای صرفا هندسی حل نماید. ابن هیثم مبتکر روشهای تجربی است و آزمایش علمی به عنوان یکی از وسایل کار، دستاورد اوست. تحول سریع دانش نورشناسی در اروپا، تا حدود زیادی مرهون آشنایی با منابع عربی، به ویژه آثار ابن هیثم بوده است. همچنین "راجر بیکن" دانشمند انگلیسی قرن 13 میلادی، در تحقیقات علمی خویش از نتایج پژوهشها و آزمایشهای ابن هیثم استفاده فراوانی کرده است. یکی از محققان اروپایی می گوید: "کاربرد ریاضیات در پژوهشهای مربوط به علوم طبیعی، از جمله شیوه هایی است که "راجر بیکن" را پایه گذار آن می شناسند، در حالی که استفاده از ریاضیات در دانشهای طبیعی از سوی ابن هیثم بسیار جدی تر از آنچه بیکن انجام داده، صورت گرفته است". خاورشناسان معتقدند که تحول دانش ستاره شناسی در مغرب زمین، بیش از همه مدیون کتب ابن هیثم است و نظریه "سیارات نو" که در قرن 15 میلادی از جانب "پورباخ" مطرح شده، در واقع چیزی جز تکرار نظریه ابن هیثم نبوده است. پژوهشهای ابن هیثم درباره نورماه، نخستین تلاش در جهت یک تحقیق جامع نیز یک نجومی به شمار می آید و این واقعیت که او در این اثر، با ابزارهای آزمایش به پژوهش در اشعه ماه پرداخته و نخستین بار از «تاریکخانه» استفاده کرده، جایگاه او را به عنوان پایه گذار روش نوین پژوهش طبیعت نشان می دهد.

آثاراگر چه ابن هیثم از دانشمندان کبیر التالیف به شمار می آید، ولی حجم بسیاری از آثار او در فنون مختلف از چند صفحه تجاوز نمی کند. برخی مورخین برای او 92 اثر ذکر کرده اند که چند اثر از مهم ترین تالیفات او بدین قرار است:

1- آلة لفحص انصوء و انکساره
2- استخراج ارتفاع القطب علی غایة التحقیق 
3- اضواء الکواکب
4- رسالة فی مساحة الجسم المکانی
5- المناظر، که معروف ترین کتاب اوست
6- استخراج سمت القبلة فی جمیع المسکونة بجداول و صفتها.

شاگردان 
از میان شاگردان ابن هیثم، در طول سالهایی که به تدریس اشتغال داشت، تنها دو تن را می شناسیم: ابوالوفاء مبشربن فاتک، دانشمند مشهور مصری که نزد ابن هیثم به تحصیل ریاضی پرداخت و یکی از از بزرگان سمنان به نام سرخاب (سهراب) که 3 سال نزد او شاگردی کرد و استاد هر ماه از او 100 دینار می گرفت. اما در پایان 3 سال، همه آنچه را که گرفته بود به سرخاب پس داد و گفت که هدف او از این کار، آزمایش خلوص شاگرد در دانش اندوزی بوده است. از تاریخ دقیق در گذشت ابن هیثم اطلاعی در دست نیست. اگر مورخین مرگ او را در حدود سال 430 هـ ق یا پس از آن در قاهره دانسته اند و گفته اند که چون به سختی بیمار شد و دانست که عمرش به سر آمده، رو به کعبه خوابید و ذکر حق گفت و درگذشت.






تاریخ : چهارشنبه 92/6/27 | 10:22 صبح | نویسنده : ali | نظرات ()

چندی قبل مجله معروف مصری «اخر ساعه» که بزرگترین مجله مصور خاورمیانه محسوب می گردد،

 

گزارشی درباره تحقیقات شگفت انگیز یک دانشمند مسلمان مصری در مورد تفسیر پاره ای از ایات قران

 مجید به کمک مغزهای الکترونیکی منتشر ساخت که اعجاب همگان را در نقاط مختلف جهان برانگیخت .


این تحقیقات که محصول سه سال کوشش پیگیر و کار مداوم «دکتر راشد خلیفه » دانشمند شیمیدان

مصری بود بار دیگر این حقیقت را به ثبوت رسانید که این کتاب بزرگ اسمانی محصول مغز بشر نیست و

 انسانها قادر نخواهند بود مثل ان را بیاورند .دکتر راشد این تحقیقات را در امریکا در شهر « سانت لویس

» در ایالت « میسوری » انجام داد .


تمام کوشش استاد مزیور برای کشف معانی حروف مقطعه قران یعنی حروفی مانند ( ق، الم، یس و ... )

 صورت گرفته است ، او به کمک محاسبات پیچیده ای ثابت کرده است که رابطه نزدیکی میان حروف مزبو

ر ، با حروف سوره ای که در اغاز ان قرار گرفته اند ، وجود دارد ( دقت کنید ) .


بنابرین از مغر الکترونیکی تنها برای انجام محاسبه تعداد حروف سوره ها و بدست اوردن نسبت ( وبه

اصطلاح ) « درصد » هر یک از حروف کمک گرفته است نه اینکه تفسیر ایات قران را از ماشین خواسته

باشد .


ولی مسلما اگر این ماشینها نبودند هیچ بشری قادر نبود به وسیله قلم و کاغذ این محاسبات را طی

سالیان دراز انجام دهد !


اکنون به سراغ کشف دانشمند مزبور برویم :


دکتر راشد می گوید : می دانیم قران مجید 114 سوره دارد که از میان انها 86 سوره در مکه نازل گردیده و

 28 سوره در مدینه ، و از میان مجموع سوره های قران 29 سوره است که در اغاز انها « حروف مقطعه »

امده است .


جالب اینکه این حروف مجموعا درست نصف حروف 28 گانه الفبای عربی راتشکیل می دهد وانها عبارتند

از : ( ا، ح، ر، س، ص، ط، ق، ک، ل، م، ن، ه، ی ) که گاهی انها را «حروف نورانی » نیز می نامند .


او می گوید سالها بود که من می خواستم بدانم معنی این «حروف به ظاهر از هم بریده شده » در اغاز

سوره های قران چیست ؟ و هر قدر به تفاسیر مفسران بزرگ و اراء مختلفی که در این ضمینه داده بودند

مراجعه کردم پاسخ قانع کننده ای نیافتم از خداوند یاری جستم و به مطالعه دست زدم . ناگهان به این

فکر افتادم که شاید میان این حروف ، و حروف هر سوره ای که انها در اغازش قرار گرفته اند رابطه ای وجود

 داشته باشد .اما بررسی تمام حروف 14 گانه نورانی در 114 سوره قران و تعیین نسبت هر یک از انها و

محاسبات فراوان دیگری که می بایست در این زمینه بشود چیزی نبود که بدون استخدام مغزهای

الکترونیکی امکان پذیر باشد . لذا قبلا تمام حروف مزبور را در 114 سوره قران به طور جداگانه و همچنین

مجموع حروف هر سوره را دقیقا تعیین کرده ، با شماره هر سوره ، به مغزهای الکترونیکی ( برای انجام

محاسبات پیچیده بعدی ) سپردم این کار و مقدمات دیگر در مدت دو سال عملی شد . سپس مغز

الکترونیکی را یک سال تمام برای انجام محاسباتی که به ان اشاره شد به کار گرفتم . نتیجه این

محاسبات بسیار درخشان بود و برای نخستین بار در تاریخ اسلام پرده از حقایق شگفت انگیزی برداشته

 شد که اعجاز قران را ( علاوه بر جنبه های دیگر ) از نظر ریاضی و نسبت حروف قران کاملا روشن می

ساخت .مغز الکتزونیکی با محاسبات خود برای ما روشن ساخت که میزان هر یک از حروف 14 گانه در هر

سوره از 114 سوره قران به نسبت مجموع حروف ان سوره ؛ چند در صد است .


فی المثال ، پس از محاسبه میابیم که نسبت حرف قاف که یکی از حروف نورانی قران است در سوره

« فلق » بزرگترین رقم را دارد ( 6.700 ) درصد و در درجه اول در میان سوره های قران است ( البته به

استثنای سوره ق )! بعد از ان سوره « قیامت » قرار دارد که تعداد قافهای ان نسبت به حروف مزبور

 (3.907 ) در صد میباشد  و پس از ان سوره « والشمس » است ( 3.906 ) درصد و همانطور که ملا حظه

 می کنیم تفاوت سوره  « قیامت » و « الشمس  » فقط یکهزارم درصد است ! و به همین ترتیب این

نسبت را در تمام 114 سوره قران بدست می اوریم ( نه تنها این یک حرف بلکه درباره تمام حروف 14 گانه

 نورانی ) و به این ترتیب نسبت مجموع حروف هر یک از سوره ها با یکا یک این حروف روشن می گردد .


1 - نسبت (ق ) در سوره « ق » از تمام سوره های قران بدون استثنا بیشتر است یعنی ایاتی که در

طول 23 سال ، دوران نزول قران ، در 113 سوره دیگر قران امده انچنان هست که حرف قاف درانها کمتر به

 کار رفته است ، و این خود به راستی حیرت اور است که انسانی بتواند در مراقب تعداد هر یک از حوف

 سخنان در طول 23 سال باشد ، و در عین حال ازادانه مطالب خود را بدون کمترین تکلفی بیان کند .

مسلما چنین کاری از عهده یک انسان بیرون است ، حتی محاسبه ان برای بزرگترین ریاضی دانان بدون

 کمک مغزهای الکترونیکی ممکن نیست ...






تاریخ : چهارشنبه 92/6/27 | 10:22 صبح | نویسنده : ali | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.